عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



❤❤**امید وارم بهترین لحظات را داشته باشید**❤❤ ❤❤این وب ماهانه اپدیت میشه❤❤ ❤❤ممنون❤❤ بازم بیا ☆☆☆☆☆ راستی تو نظر سنجی ما شرکت کن ☆☆☆☆☆

چه مطالبی دوست دارید بگید تا بذارم ممنون میشم نظر تون را بدانم؟؟(نظرتون در 3ثانیه ثبت خواهدشد)

 تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جدید باش و بروز و آدرس http://www.7new7.loxblog.comلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

-اگر وب شما باموضوعات سیاسی و تبلیغاتی می باشد از لینک کردن ما خودداری کنید چون لینک پذیرفته نمیشود ممنون.

-با تبادل لینک با ما آمار خود وما را بالا ببرید.

- آماده نظرات و پیشنهادات  سازنده شما هستیم.

- از همکاری با تیم جدید باش و بروز سود خواهید برد.

 جامعه مجازی دلنمادلنما کلیک کن..

جامعه مجازی دلنما

 

   

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

  

 

  

 

 

 

شکلکـــْـ هایِ هلــن

سلـآم ゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字 سلـآم  ゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字

かわいい のデコメ絵文字 چطورین بچه ها ؟かわいい のデコメ絵文字かわいい のデコメ絵文字

ハート&猫 のデコメ絵文字 وااااااای بالاخره قصل امتاحانا شروع شد  ハート&猫 のデコメ絵文字

焦る のデコメ絵文字 خوب من تقریبا یه ماهیشاید آپ نکنم وب رو 焦る のデコメ絵文字

星だよ。3つ のデコメ絵文字بنا بر این ← بایه آپ با حال در خدمتم ☆ のデコメ絵文字

 انقدر رفتم تو درس که دارم روانی میشم ゆるネコ+ハート のデコメ絵文字

うさぎ*゜ のデコメ絵文字برام دعا کنید うさぎ*゜ のデコメ絵文字

うさぎ のデコメ絵文字بای بای

 

 

 

منطق من 3 حالت داره

 

 

یا حق با منه

 

 

یا تو نمیفهمی حق با منه

 

 

یا اینقدر میزنمت که کاملا 

 

 

بفهمی حق با منه

 

  
  


 
 
 
  

 " 

 
  
 
 

"
 




 
 
 
  

 

 
 
 
  





 


 

 
 
  

 
  
  



 
 
 
  



 
 
 
  



 
 
 
  


 
 
 
  


 
 
 
 

m (98).jpg

آيکونهاي زيباساز
آيکونهاي زيباساز
آيکونهاي زيباساز
آيکونهاي زيباساز
آيکونهاي زيباساز

با بدی های دیگران

دل خویش را به سیاهی نیالاییم

همواره

ساز سادگیـــمان کوک باشد و

نگاهمان امیـــدوار ❤

 

 

 

 

 
خدایــــــــــا سرنوشت مرا خیر بنویس

تقدیری مبارک

تا هرچه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم!

 

هنگام درس دادن استاد سر کلاس :(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)

موقع امتحان:(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

وقتی که نمره ها رو میزنن :(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏

  

 

ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺑﻪ "نظر دادن" ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ

  

 

ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﮔﻪ ﺭﻭﺯﯾﻤﻮﻥ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩ

  

 

ﮐﻪ ﺍﺯ ﮔﺸﻨﮕﯽ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ...

 

والا

  

 

نه دروغ میگم؟؟؟

  

 

از این وب راضیین؟؟

من بابت نظراتتون ممنونم عزیزان

 

یا رب ، دعای خسته دلان مستجاب کن ...

 

اون دختر ردیف دومیه منم

دقت کردین معلم هیچی نمیفهمه؟

 

 

 

نه خدایی کیف کردین؟؟؟

 

 

 آدمی که به  " درد "  نخوره ، به " هیچ دردی " نمی خوره.

 

 

خدایا ...

 

تـ♥ــو تکراری ترین "حضور" روزگار منی

 

 و من عجیب به آغوش تــ♥ـــو

 

 از آن سوی فاصله ها خو گرفته ام !

 

 

به وبلاگم خوش امدید

نظر یادتون نره ها



page rank of 7new7.loxblog.com

Instagram 

اینارو اگه خواستید بذارید بنر وب جدید باش وبروز 

جدیدباش و بروز

جدیدباش و بروز

جدیدباش و بروز

 







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 44
بازدید دیروز : 35
بازدید هفته : 224
بازدید ماه : 839
بازدید کل : 250660
تعداد مطالب : 411
تعداد نظرات : 110
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


همه رویاهای ما می توانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم ...

A photo posted by ♥♥ ♫♪میس نیلوفر ♫♪ ♥♥ (@niloofar879) on

آمار مطالب

:: کل مطالب : 411
:: کل نظرات : 110

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 19

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 44
:: باردید دیروز : 35
:: بازدید هفته : 224
:: بازدید ماه : 839
:: بازدید سال : 73857
:: بازدید کلی : 250660

RSS

Powered By
loxblog.Com

☆☆☆☆☆❤❤سر به زنید پشیمون نمیشید❤❤ ☆☆☆☆☆

جانگ گیون سوک 2015
چهار شنبه 13 آبان 1394 ساعت 7:14 بعد از ظهر | بازدید : 1932 | نوشته ‌شده به دست ☆☆☆☆☆❤❤نیلوفر❤❤☆☆☆☆☆ | ( نظرات )

 

خیلیا میان میپرسن که چرا کره ای ها رفتارشون با جانگ کیون سوک خوب نیست یا اینکه چرا تو خود کره به اندازه ی کشورای خارجی محبوبیت نداره و خیلی سوالای دیگه. این متن فقط خلاصه ای از جرقه ی اولیه این اتفاقاس و کسی که این ماجرا رو تعریف کرده یه شخص بی طرفه که فقط جانگ کیون سوک رو به خاطر پشتکار و تسلیم نشدنش تحسین کرده و گفته ماهم باید از اون یاد بگیریم که توی زندگی بجنگیم و به خواسته هامون برسیم. رویاهمون رو تبدیل به هدف کنیم و برای رسیدن بهشون تلاش کنیم.




شرحی از گذشته ی جانگ گیون سوک 

یادداشتی از مترجم: [ مترجمی که این متنو از چینی به انگلیسی ترجمه کرده ] شرح وقایعی که میخونید توسط آقایی که به مدت 3 سال در کره زندگی میکرده 
نوشته شده . این شرح شخصی خودش هست که من ترجمش کردم و هیچ تعهدی هم در قبال حقیقت داشتن یا نداشتن صحبت هاش ندارم. این به عهده ی خوانندست که چطور قضاوت کنه. 
فقط میخوام اضافه کنم که من به حرف هایش اعتماد دارم به چند دلیل : 
1. این آقا طرفدار جانگ گیون سوک نیست . 
2. خیلی از چیزهایی که نویسنده شرح داده من قبلا توی اخبار و گزارشاتی که توسط افراد دیگر نوشته شده بود خوندم و همه ی حقایق با هم جور در میان. این ترجمه اختصاصی برای کسانی هست که میخواهند حقایق پشت واکنش شدید کره ای ها به جانگ گیون سوک در چند سال گذشته را بدونند . 


نویسنده : 

من به مدت 3 سال یعنی از سال 2006 تا 2009 در کره بودم . الهه ای 
که من تحسینش میکنم عاشق او در سال 2006 شد ، از این جهت من هم از سال 2006 از او متنفر شدم چون او قلب الهه ی منو تصرف کرد . اما از این جهت من به او توجه کردم [منظور اینه پیگیر کاراش شده ] . در آن زمان من در کره بودم و او توسط تمام کره ای ها مورد انتقاد قرار میگرفت بنابراین وقتی بعدها موفقیت عظیم او را دیدم خیلی تعجب کردم . اگرچه من ازش خوشم نمیاد ، باوجود اینکه ازش متنفرم ولی من ناچارم بپذیرم که او ستاره ی بلندقد ، پولدار و زیبایی هست که ارزش تحسین و یادگیری ازش رو داره . شخصیت او بیانگر بیشتر مردهایی که خودشون برای خود انگیزه ایجاد میکنند و یا شخصیتی که بیشتر مردها این نوع شخصیت رو تحسین میکنند ، هست . ( هرچند که او دربین مردها خیلی طرفدار نداره) اینجا من مجبورم که توضیح بدم : هر مردی ( چه بلند، زیبا، پولدار باشه و چه نباشه ) ارزش ها ، وقار، شأن و آرزوهای خودش رو داره . اینو حاشا نکنید ، به شرطی که شما یک مردید ، [منظور مخاطبین مرد هست] شما هر مردی که آرزوی خودش برای قهرمان شدن رو داره ، دوست دارید . ما میتونیم فقر خودمون رو تحمل کنیم ، به خودمون برای کوتاه ، فقیر و زشت بودنمون بخندیم. 
ما میتونیم ببینیم که الهه هامون ربوده میشن [ منظور اینه عاشق کسای دیگه میشن ] اما همه ی ما شأن و آرزوهای خودمون رو داریم . ما حتی برای آنها [ شأن وآرزوهامون ] بیشتر ارزش قائلیم چون آنها همه ی چیزی هستند که داریم. ( کمی ادبی شد ولی حقیقت توی قلبمون همینه ) .اما او- شأن ، وقاروآرزوهاش لگدمال شد و توسط همه ی کره ای ها مورد تمسخر قرار گرفت . در ادامه من براتون تجربیات او رو شرح میدم ، این تجربیات چیزی هست که هرفردی باید اون رو محترم بشمردش . چون من 3 سال در کره زندگی کردم آنچه که براتون شرح میدم همون چیزی هست که خودم شخصا دیدم . در سال 2006 تقریبا تمام زنان کره ای مجذوب او در یک درام شده بودند . در آن سال او فقط 18 سال سن داشت . این درام یک ستاره ی برجسته ی دیگر داشت و او شخصیت اول فیلم نبود . اما او ( بچه ای که تنها 18 سال سن داشت ) توجه عموم رو از سایرستاره ها ربود . او با داشتن صورتی به معصومیت یک کودک نقش یک پسر حرف شنو و پولدار را درآن درام بازی کرد . درآن شبی که شخصیت او در آن فیلم میمیره این نوع از کامنت ها در اینترنت ظاهر میشه " زنان کره ای همه گریستند " ( من در آن زمان درام را نگاه نمیکردم ولی این نوع از کامنت ها در آن شبی که شخصیت او در فیلم میمیره در اینترنت 
ظاهر شد ) من 3 سال در کره زندگی کردم در حقیقت کره گاهی و در بعضی موارد سنتی تر از چین هست . اهمیتی نداره در قرون باستان یا امروز کره ، عقاید سنتی مشخصی هیچوقت در این کشور تغییر نمیکنند . 
عقیده ی سنتی کره ای ها این هست که بچه ها باید فرمانبردار باشند ، به 
حرف های بزرگترها گوش بدهند و قابل پیش بینی باشند . به دلیل شخصیتی که او در آن فیلم بازی کرد و نیز به دلیل سنش و چهرش ( ظاهر معصومانش ) او فردی حرف شنو و فرمانبردار در دید زنان کره ای جلوه کرد . او سوگلی محبوب آنها شد . تمام کره ای ها شروع به تحسین و تمجید او کردند . آنها او را فردی مطیع ، رام و حرف شنو میدیدند و او را بخاطر همین ویژگی و ویژگی هایی مانند لبخند معصومانش ، چهره ی زیباش ، جوانیش، هنر و حرفه ای بودنش و 
همچنین بخاطر خلوص و بی ریایی اش در قبال مردم مورد تحسین قرار میدادند . کره ای ها سخاوتمندانه به او لقب ، مرد عالی ، رو داده بودند (مردی کاملا گرانبها ) . کره ای ها آینده ای خوب برایش تصور میکردند و امیدوار بودند که او به بازیگری مطیع و حرف شنو بودن ، ادامه بده . 
صحیح ، کره ای ها تقریبا همه چیز رو درست حدس زده بودند. لبخند معصومانه او ، زیبایی ، جوانی ، حرفه ای بودن و خیلی بی ریا بودن در قبال مردم ؛ اما کره ای ها یک چیز خیلی مهم را اشتباه حدس زده بودند . او بچه ای مطیع و فرمانبردار نیست. او فردی رام و مطیع نیست ؛ او حتی تاحدودی شیطان و سرکش هست . اما من فکر میکنم که او خیلی شبیه به ما هست [ آقایون منظورشه] . او خودنمایی میکنه ، با اعتماد به نفسه ، غرورش آسمون رو رد میکنه ، رک گو هست ، بی محاباست ، 
او جرأتش رو داره که هر چیزی رو که میگه انجام بده ، او از هیچ چیزی نمیترسه . 
فکر میکنید اینها چیزی نیست و ما قبلا مثل او بودیم و آدم های خوبی هم محسوب میشدیم ؟ درسته ولی ما یک ستاره نبودیم . و او یک ستاره است و از آن بیشتر بچه ای مطیع و فرمانبردار در نظر کره ای ها ؛ اما او اینرو فراموش کرد . او با غرور آرزوهاش رو شرح داد ، او آرزوهای خیلی خیلی زیادی داره . او گفت که میخواست یک راننده ی مسابقه بشه ، او گفت که میخواست یک رقاص بشه . کره ای ها در کمال تعجب فهمیدند که او در کل یک آدم رام نیست و تا اندازه ای آزاد و نامحدوده .به دلیل اینکه او یک ستاره هست شخصیت او توسط رسانه ها زیرذره بین قرار 
گرفت و بزرگنمایی شد. در کره جایی که تواضع و فروتنی سنته ؛ جلوه دادن و خودنمایی یک بازیگر نشانه ای کشنده و مصیبت آمیز هست . همه ی ما میدونیم که خیلی از ستاره های کره خیلی جدی و افتاده هستند . حتی کمدین های آنها هم فقط جرأت میکنند که مسخره بازی در بیاورند و حقیقتا آنها هم جرأت نمیکنند که خودنمایی کنند . این یه سنته در موسسه های تفریحی و سرگرمی کره . بهرحال شخصیت او برای این موسسه ها کاملا عجیب هست. موسسه های تفریحی و سرگرمی کره شروع کردند به حمله کردن ، انتقاد و خندیدن به او . اما من حس میکنم که آنها احتمالا از او ترسیدند . از گذشته تا حالا ، هیچ بازیگری در کره مانند او نبوده . او هرآنچه را که میخواد میگه ، خودش رو جلوه میده و حتی خیلی بیش از حد اعتماد به نفس داره . شخصیت او مانند یک تخته سنگ بزرگ پرتاب شده در موسسه های تفریحی آرام و سنتی کره هست . او مانند یک چیز جدیدی بود که سرزده وارد دایره ی تفریحی کره شد و مردم همواره از چیزهای جدید میترسند . قواعد غیرمستقیم [ منظور اینه که به طور غیرمستقیم به کسی بگی چیکار کنه و چیکار نکنه ] روی او کار نمیکنه . رک گویی شجاعانه ی او باعث آزار موسسه های تفریحی کره شد . موسسه هایی که به نوع قوانین غیرمستقیم عادت داشتند. شرکت های کره ای جرأت نکردند که این نوع قواعد را برای او بکار ببرند. 
آنها حتی جرأت نکردند که به او اجازه بدهند که این قوانین را بفهمد چون رسانه های کره از او میترسیدند . و چون آنها میترسیدند ؛ حمله کردند . 
· او نوشت که آرزوی او این بود که یک راننده مسابقه معروف بشه . او 
میخواد که یک شرکت اتومبیل سازی تاسیس کنه . رسانه ها او را برای 
روگرداندن از حرفه ی اصلیش و کودکانه رفتار کردن مورد انتقاد قرار دادند. · او نوشت که میخواد وقتی 40 ساله شد اونقدر پول بدست آورده باشه که بتونه مقیاس زیادی از موسسه های تفریحی سرگرمی رو بخره . موسسه ها به او برای داشتن رویاهای احمقانه و نشدنی خندیدند . 
· او نوشت که میخواد زیرنور آفتاب دراز بکشه و به ساز تکنواز 
پیانو Andre Gagnon گوش بده و ازش لذت ببره . رسانه ها به او 
ریشخند زدند که او وانمود به ادبی و کلاسیک بودن کرده .
 

· او دوست داشت که عکس هایی از خودش در حالی که لباس های جدیدش رو پوشیده ارسال کنه [آپلود کنه]. او دوست داشت که انگشتشو سمت خودش نشونه بگیره وبا یه لبخند معصومانه بگه که " من عالیم " . رسانه ها از خودنمایی او متنفر بودند · و غیره و غیره .... 
رأس و قله آن انتقادها زمانی اتفاق افتاد که او نوشت " اگر من فرصت رفتن به فرانسه را بدست بیارم ، یک شیشه مشروب در یک دست و روزنامه در دست دیگرم در خیابان des champs فریاد میزنم New York Herald Tribune " [ اسم یک روزنامست ] (بچه ها اگه یادتون باشه سوکی این کارو ساله 2012 توی فرانسه انجام داد و همه جا پیچید.) 
انتقادها از طرف رسانه های کره به اوج خود رسید . آنها به او برای اینکه همواره این نوع از مقاله ها و حرف ها رو مینویسه خندیدند . آنها به او برای لاف زدن های اغراق آمیزش خندیدند . کره ای ها به او لقب ho-sei را دادند [ به معنیه لاف زن ، چاخان و خودنما ] (این لقب توی کره معنی وحشتناکی داره) هر کاری که او انجام میداد ho-sei بود . وارد دانشگاه هانیانگ شدن ، بازیگری و حتی کارهای خیریه او ho-sei بود . 
Ho-sei , ho-sei ؛ کره ای ها اسم حقیقی او را فراموش کردند . تنها میگفتند که او یک ho-sei جوان است . در آن زمان هرجا در کره ، رسانه ها ، مجله ها و اینترنت همه به او انتقاد میکردند . برای تمام طول 3 سال این انتقادها ادامه داشت . ( ممکن که امروز تعدادی از طرفداران چینی فکر کنند که من دارم اغراق میکنم؛ اما من میگم که اصلا اینطور نیست و حتی ممکنه که نتونسته باشم تمام وسعت اون انتقادها رو شرح بدم) . من نمیدونم که او چطور این 3 سال رو تحمل کرد . در تمام اون 3 سال شأن و وقار او ، آرزوهای او بیرحمانه لگدمال شد و مورد تمسخر قرار گرفت . او همچنین یادگرفت که چطور سرش رو به زیر بیاندازه و چشمهاش رو افتاده نگه داره؛ چطور با فروتنی و شکسته نفسی صحبت کنه . اما در اعماق وجود اوهمچنان نگرشی محکم و قوی فریاد میزد " من چه کار اشتباهی کردم؟ " او طرفدارهایی داره که او رو درک و حمایت میکنند اما در زیر حمله های متداوم رسانه ها و موسسه ای تفریحی و سرگرمی سنتی کره ، این حمایت های کم ، بیدرنگ 
خنثی شدند . دوست هایی بودند او رو نصیحت میکردند که چرا شخصیت خودت رو، رها نمیکنی و به خودت اجازه نمیدی که یک زندگیه راحت داشته باشی . شخصیت خودش رو رها کنه ؟ چطور یه چنین انتظاری ازش دارید؟ شخصیت او اساسا همونطور هست . 
به دلیل لقب ho-sei ، او دستخوش رنج های زیاد دیگری هم شد . من نباید آنها 
رو اینجا شرح بدم بلکه ما باید بفهمیم آنها چطور بودند .( گاهی ما نمیتونیم حتی یک انتقاد منفی از خودمون رو تحمل کنیم ، چه میشه گفت که او 3 سال تحمل کرد. ) بعد از 3 سال از حمله توسط رسانه های کره ، او دیگر منفجرشد . او نمیدونست چرا او اشتباه بود . او یک جوان خودنما هست که عاشق آرزوهاشه ، آیا این اشتباهه؟ 
او به یه میز به شدت ضربه زد و انگشت خودش رو شکوند. 
در آن زمان او احساس میکرد که خیلی خیلی مظلوم واقع شده بنابراین تصمیم گرفت که بره .کشور خودش رو ترک کنه . کشوری که عمیقا دوسش 
داشت ولی همون کشور خیلی خیلی بهش آزار رسونده بود . او کشورش رو به قصد پیشرفت توی کشورهای دیگر، ترک کرد . او به تحصیل در کره ادامه داد ولی سخت در کشورهای دیگه کار کرد و بین کره و کشورهای دیگه سفر کرد . رسانه های کره به مخالفت با او ادامه دادند و خواستند ببینند که چه موفقیتی او میتونه در کشورهای دیگه بدست بیاره . 
او شرکت خودش رو تاسیس کرد . او برنامه ریزی و طراحی صحنه را شخصا یاد گرفت . او تا نیمه های شب رقص تمرین کرد و زبان های بیگانه را یاد گرفت . تیمی از دوستان خوب به اضافه ی همکاران جمع کرد . او کره را ترک کرد و خودشرو در کار غرق کرد . 
در آن زمان من در کره بودم و شخصا شاهد این پیشرفت ها بودم . همکاران من و من احساس گیجی میکردیم که چرا مردم نمیتونند کلمات حقیقی رو بپذیرند و دوست دارند که کلمات غیرصحیح را بشنوند؟ 
وقتی سایر افراد با دورویی تملق آمیز صحبت میکنند ، آنها [مردم] فکر میکنند که این خوبه اما وقتی کسی حقیقت رو میگه و در مورد آرزوهاش صحبت میکنه آنها فکر میکنند که این فرد در تخیلاتش زیاده روی میکنه [ خودشیفته و خودنماست].هرکسی آرزوهای خودش رو داره ، به من نگین که اگه کسی آنها رو بیان کنه
ho-seiنامیده میشه . اما آنچه که ارزش شادی و وجد رو داره اینه که او موفق شد . 
2009. ( در سن 21 سالگی ) او در ژاپن ، کره و چین به دلیل یک درام مشهور شد اما این فقط شروعش بود . 
2011. اولین آلبوم تکی او در رأس Oricon چارت قرار گرفت . بنابراین او اولین خواننده ی بیگانه در کشور ژاپن بود که توانست در شروع به کارش این موفقیت رو بدست بیاره . 
2011. کنسرت او در کشور تایلند به فروش رسید . 
2011. او کنسرت Tokyo dome خود را در کشور ژاپن اجرا کرد و از بالاترین احترام ها و تشویق ها از یک هنرمند لذت برد . 
2011. کنسرت او در شانگهای به شدت پرجمعیت بود . 
2012. در سن 24 سالگی ، او 6 ساختمان برای تاسیس برند بازرگانی خودش خرید و به ستاره ای با بیشترین املاک و دارایی ها تبدیل شد . 
2012. در سن 24 سالگی ، او سومین تور آسیای خودش رو اجرا کرد . 
2012. او به پاریس در فرانسه رفت و این عکس را گرفت : او در خیابان 
des champs ایستاد با یک بطری مشروب در یک دست و روزنامه 
New York Herald Tribune در دست دیگر. بعد از اینکه این عکس منتشر شد باعث یک شور در کره شد . به دلیل این کلمات او در کره مورد تمسخر قرار گرفته بود و ho-sei خوانده شده بود اما حالا او به راحتی اینکار را انجام داد . من هنوز یادمه که او در انتهای اولین کنسرتش در جشنی که با افراد کمپانیش گرفته بود، 
او یک مشروب رو در دستش نگه داشت ،روی یک صندلی ایستاد ، دیوانه وار پیش از اینکه سرش رو بلند کنه فریاد کشید و خطاب به همکارانش با صدای بلند گفت" دوستان ، دفعه ی بعد من شما رو برای دیدن Tokyo dome میارم " 

او همچنان شجاع و بی محابا، همچنان رک گو ،همچنان با اعتماد به نفس هست. 
در تمام این سالها او تغییری نکرد . او 4 شخصیت مختلف به عنوان یک خواننده، بازیگر ، رقاص و dj بدست آورد. در رأس تمام این موفقیت ها و برگشت او به موج 
hallyu ، شکستن لقب ho-sei و تبدیل شدن آن به تکه ها قرار داره . 
رسانه های کره از موفقیت بی نظیر او متعجب هستند . مجله ها و روزنامه هایی که قبلا همه چیز او رو به باد نکوهش گرفته بودند الان نگران هستند . خیلی از طرفدارهای او الان خیلی خوب درباره ی گذشته ی او نمیدونند چون او به آن اشاره نمیکنه و وقتی کسی گاه و بیگاه عنوان های گذشته رو بیان میکنه ، او لبخند میزنه و میگه " این سوءتفاهم مردم نسبت به من هست در گذشته " امروز ، شخصیت او ثابت باقی مونده و هیچ کس جرأت نمیکنه که به او ho-sei بگه . مردم به استعداد او احترام میگذارند چون رویاهای قدیمی که در گذشته برای او خیلی بزرگ و دور محسوب میشد ، الان خیلی کوچک هستند . 
از گذشته ی او و از شخصیت او من واقعا خیلی چیزها یاد گرفتم . و امروز شخصیت او نشان او قرار گرفته . من فقط اینو میخوام بگم : حتی اگه رویاهای شما روی زمین لگدمال شد ، لازمه که شما همچنان پشتکار داشته باشید و با شادمانی لبخند بزنید . 

او ، جانگ گیون سوک است . 





من که یکی از فن های سوکی هستم با خوندن این متن فقط اشک تو چشمام جمع شد !


:: موضوعات مرتبط: عکس و مکث , عکس و مکث2 , کره ای , بیوگرافی , ,
:: برچسب‌ها: جانگ گیون سوک 2015 , جانگ گیون سوک , سوکی , شین هه , 2015 , جانگ کیوک سوک ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد